دیجیتال مارکتینگ و هزار توی بازاریابی
خلاصه
دیجیتال | باید در ابتدای کار خیالتان را راحت کنم. تفاوت این دو در ابزار و نحوه استفاده از این ابزار است. بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی همواره اشتباه گرفته میشوند. بازاریابی دیجیتال همواره از ایمیل و محتوای آنلاین استفاده میکند و بازاریابی سنتی از ابزاری دیگر، اما هدف یکی است. هر دوی آنها برای جلب مشتری و تبدیل آن به مشتری دائم تلاش میکنند. اما رویکرد متفاوتی از رابطه بین ابزار و هدف دارند. بازاریابی دیجیتال در نظر میگیرد که چگونه هر ابزار جداگانه میتواند مشتریان احتمالی را تغییر دهد. استراتژی بازاریابی دیجیتال یک برند ممکن است از چندین پلتفرم استفاده کند، یا تمام تلاش خود را بر روی یک پلتفرم متمرکز کند. بازاریابی سنتی یک مفهوم جامع است. ابتدا هدف را در نظر میگیرد، سپس ابزارهای موجود را بررسی میکند تا مشخص کند کدام یک به طور موثر به مشتریان هدف میرسد و سپس در کدام مرحله از قیف فروش باید اتفاق بیفتد. مهمترین نکتهای که در مورد بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی باید به خاطر داشته باشید این است که به عنوان یک متخصص بازاریابی، لازم نیست بین دو مورد را انتخاب کند. در واقع آنها بهترین کار را با هم انجام میدهند. یعنی وقتی با هم هستند بهتر عمل میکنند. بازاریابی سنتی ساختار و هدف بازاریابی دیجیتالی موثر را در راستای تلاشهای بازاریابی دیجیتال فراهم میکند و اطمینان حاصل میکند که هر کانال بازاریابی دیجیتال در جهت رسیدن به یک هدف عمل کند. مفهوم بازاریابی ایمیلی ساده است – شما یک پیام تبلیغاتی ارسال میکنید و امیدوارید مشتری احتمالی شما روی آن کلیک کند. با این حال، اجرا بسیار پیچیدهتر است. اول از همه، شما باید مطمئن شوید که ایمیلهای شما به مقصد میرسند. این بدان معناست که یک لیست opt-in دارید که موارد زیر را انجام میدهد: محتوا را هم در قسمت اصلی و هم در موضوع شخصی سازی میکند. مشخص میکند که مشترکین چه نوع ایمیلهایی دریافت خواهند کرد. یک گزینه لغو اشتراک واضح ارائه میدهد. هر دو ایمیل معاملاتی و تبلیغاتی را ادغام میکند. شما میخواهید مشتریان احتمالی شما کمپین خود را به عنوان یک سرویس ارزشمند ببینند، نه فقط به عنوان یک ابزار تبلیغاتی. بازاریابی ایمیلی به تنهایی یک تکنیک اثبات شده و موثر است: ۸۹ درصد از متخصصان مورد بررسی از آن به عنوان موثرترین مولد خود نام بردند. اگر از تکنیک های دیگر مانند اتوماسیون بازاریابی استفاده کنید، که به شما امکان میدهد ایمیلهای خود را تقسیم بندی و برنامه ریزی کنید تا بتواند به طور موثرتر نیازهای مشتری شما را برآورده کند، حتی بهتر خواهد بود.
مقدمه
هر گونه بازاریابی که از دستگاههای الکترونیکی برای انتقال پیامهای تبلیغاتی و اندازه گیری تاثیر آن استفاده میکند را دیجیتال مارکتینگ مینامند. در عمل، بازاریابی دیجیتال معمولا به کمپینهای بازاریابی اشاره میکند که در رایانه، تلفن، تبلت یا سایر دستگاهها ظاهر میشوند. که میتواند انواع مختلفی داشته باشد. بازاریابی دیجیتال اغلب با بازاریابی سنتی مانند تبلیغات مجلات، بیلبوردها و پست مستقیم مقایسه میشود. در ادامه با سایت املاک پلاس همراه باشید تا بیشتر در مورد بازاریابی دیجیتال صحبت کنیم.
از نت چه خبر؟
آیا میدانستید روزانه بیش از سه چهارم آمریکاییها در نت بسر میبرند؟ نه تنها این، بلکه ۴۳ درصد مردم بیش از یکبار در روز به نت وصل میشوند. و تقریبا ۲۶ درصد از آمریکاییها همیشه یا به عبارتی دائما، آنلاین هستند.
به عنوان یک بازاریاب استفاده از دنیای دیجیتال با حضور تبلیغات آنلاین و ایجاد یک برند وارائه یک تجربه عالی از مشتری مداری که مشتریان بالقوه بیشتری را نیز به همراه دارد بسیار مهم است. در کنار این مسائل شما یک استراتژی دیجیتال قوی میخواهید.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بازاریابی دیجیتال که بازاریابی آنلاین نیز نامیده میشود، تبلیغ برندها برای ارتباط با مشتریان بالقوه با استفاده از اینترنت و سایر اشکال ارتباطات دیجیتالی است. که شامل نه تنها ایمیل، رسانههای اجتماعی و تبلیغات مبتنی بر وب، بلکه پیامهای متنی و چند رسانهای به عنوان یک کانال بازاریابی است. لُب کلام این است، اگر یک کمپین بازاریابی شامل ارتباطات دیجیتالی باشد، بازاریابی دیجیتال است. اگر نباشد، پس بازاریابی دیجیتال نیست.
بازاریابی سنتی در مقابل بازاریابی دیجیتال
بگذارید در ابتدای کار خیالتان را راحت کنم. تفاوت این دو در ابزار و نحوه استفاده از این ابزار است. بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی همواره اشتباه گرفته میشوند. بازاریابی دیجیتال همواره از ایمیل و محتوای آنلاین استفاده میکند و بازاریابی سنتی از ابزاری دیگر، اما هدف یکی است. هر دوی آنها برای جلب مشتری و تبدیل آن به مشتری دائم تلاش میکنند.
اما رویکرد متفاوتی از رابطه بین ابزار و هدف دارند. بازاریابی دیجیتال در نظر میگیرد که چگونه هر ابزار جداگانه میتواند مشتریان احتمالی را تغییر دهد.
استراتژی بازاریابی دیجیتال یک برند ممکن است از چندین پلتفرم استفاده کند، یا تمام تلاش خود را بر روی یک پلتفرم متمرکز کند.
بازاریابی سنتی یک مفهوم جامع است. ابتدا هدف را در نظر میگیرد، سپس ابزارهای موجود را بررسی میکند تا مشخص کند کدام یک به طور موثر به مشتریان هدف میرسد و سپس در کدام مرحله از قیف فروش باید اتفاق بیفتد.
مهمترین نکتهای که در مورد بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی باید به خاطر داشته باشید این است که به عنوان یک متخصص بازاریابی، لازم نیست بین دو مورد را انتخاب کند. در واقع آنها بهترین کار را با هم انجام میدهند. یعنی وقتی با هم هستند بهتر عمل میکنند.
بازاریابی سنتی ساختار و هدف بازاریابی دیجیتالی موثر را در راستای تلاشهای بازاریابی دیجیتال فراهم میکند و اطمینان حاصل میکند که هر کانال بازاریابی دیجیتال در جهت رسیدن به یک هدف عمل کند.
بازاریابی B2B در مقابل B2C
بازاریابی دیجیتال برای هر دو بخش یعنی B2B و B2C کار میکند، اما این دو با هم تفاوتهایی دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
مشتریان B2B فرایند تصمیم گیری طولانیتری دارند و بنابراین قیفهای فروش طولانیتری دارند. در حالی که مشتریان B2C تمایل دارند به پیشنهادات و پیامهای کوتاه مدت بهتر پاسخ دهند.
معاملات B2B معمولا بر اساس منطق و شواهد است، ولی محتوای B2C به احتمال زیاد مبتنی بر احساسات است و بر ایجاد حس خوب در مورد خرید تمرکز میکند.
تصمیمات B2B به بیش از یک نفر نیاز دارد. در صورتی که مشتریان B2C از یک برند حمایت می کنند. البته استثناهایی هم وجود دارد. یک شرکت B2C با محصولی با قیمت بالا، مانند ماشین یا رایانه، ممکن است محتوای آموزنده و جدی تری ارائه دهد. استراتژی شما همیشه باید بر اساس نیاز مشتری باشد. خواه B2C باشید یا B2B.
انواع بازاریابی دیجیتال
در زمینه بازاریابی دیجیتال به همان میزان تخصصی وجود دارد که روشهای تعامل با استفاده از رسانههای دیجیتال وجود دارد. در اینجا چند مثال کلیدی آورده شده است.
بهینه سازی موتور جستجو
بهینه سازی موتورهای جستجو یا SEO، از نظر فنی یک ابزار بازاریابی است و نه نوعی بازاریابی است. برخی آن را هنر و علم جذاب کردن صفحات وب برای موتورهای جستجو تعریف میکنند.
بخش “هنر و علم” سئو مهمترین چیز است. سئو یک علم است زیرا برای دستیابی به بالاترین رتبه ممکن، شما نیاز به تحقیق و سنجش عوامل موثر و مختلف دارید. امروزه مهمترین عناصری که هنگام بهینه سازی صفحه وب باید در نظر گرفته شود عبارتند از:
- کیفیت محتوا
- سطح مشارکت کاربران
- سازگاری با تلفن همراه
- تعداد و کیفیت پیوندهای ورودی
استفاده استراتژیک از این عوامل SEO را به یک علم تبدیل میکند، اما غیرقابل پیش بینی بودن آن را به یک هنر تبدیل میکند.
در سئو، هیچ اصول قابل اندازهگیری یا قانون ثابتی برای رتبه بندی بالا وجود ندارد. گوگل الگوریتم خود را تقریباً دائماً تغییر میدهد، بنابراین نمیتوان پیش بینی دقیقی انجام داد. کاری که میتوانید انجام دهید این است که عملکرد صفحه خود را به دقت زیر نظر داشته باشید و بر این اساس تنظیمات لازم را انجام دهید.
بازاریابی محتوا
سئو یک عامل اصلی در بازاریابی محتوا است، یک استراتژی مبتنی بر توزیع محتوای مرتبط و ارزشمند برای مخاطبان هدف.
مانند هر استراتژی بازاریابی، هدف بازاریابی محتوا جذب سرنخ هایی است که در نهایت به مشتری تبدیل میشوند. اما این کار متفاوت از تبلیغات سنتی است. به جای جلب نظر مشتریان با ارزش بالقوه از یک محصول یا خدمات، به صورت رایگان در قالب مطالب نوشتاری ارزش یا Value ارائه میدهد.
بازاریابی محتوا اهمیت دارد و آمارهای زیادی برای اثبات آن وجود دارد:
۸۴ درصد مصرف کنندگان از شرکت ها انتظار دارند که محتوای سرگرم کننده و مفید تولید کنند.
۶۲ درصد از شرکت هایی که حداقل ۵۰۰۰ کارمند دارند روزانه محتوا تولید میکنند.
۹۲ از بازاریابان معتقدند که شرکت آنها محتوا را به عنوان یک دارایی مهم ارزیابی میکند.
بازاریابی محتوا به همان اندازه که موثر است میتواند مشکل باشد. نویسندگان بازاریابی محتوا باید بتوانند در نتایج موتورهای جستجو رتبه بالایی داشته باشند و در عین حال افرادی را که مطالب را میخوانند، به اشتراک میگذارند و با ایمپرشن بیشتر مشتری را درگیر کنند. هنگامی که محتوا مرتبط است، میتواند روابط قوی در سراسر خط بازاریابی ایجاد کند.
بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
بازاریابی رسانههای اجتماعی به معنای افزایش ترافیک و آگاهی از نام تجاری با مشارکت مردم در بخش آنلاین است. محبوب ترین پلتفرم ها برای بازاریابی رسانههای اجتماعی فیس بوک، توییتر و اینستاگرام هستند که لینکدین و یوتیوب نیز فاصله چندانی با آنها ندارند.
از آنجا که بازاریابی رسانههای اجتماعی شامل مشارکت فعال مخاطبان میشود، به روشی محبوب برای جلب توجه تبدیل شده است. این محبوب ترین محتوا برای بازاریابان B2C با ۹۶ درصد است و در حوزه B2B نیز پیشرفت میکند.
طبق گزارش موسسه بازاریابی محتوا، ۶۱ درصد از بازاریابان محتوای B2B امسال استفاده از رسانههای اجتماعی را افزایش دادهاند.
بازاریابی رسانههای اجتماعی معیارهای تعامل داخلی را ارائه میدهد، که برای کمک به شما در درک میزان دسترسی مخاطبین بسیار مفید است. شما باید تصمیم بگیرید که کدام نوع تعامل برای شما بیشتر اهمیت دارد، آیا این به معنی تعداد اشتراک گذاریها، نظرات یا کلیک بر روی وب سایت شما است.
خرید مستقیم حتی ممکن است هدف استراتژی بازاریابی رسانه های اجتماعی شما نباشد. بسیاری از برندها از بازاریابی رسانههای اجتماعی برای شروع گفتگو با مخاطبان استفاده میکنند نه اینکه آنها را تشویق به خرید کنند.
این امر به ویژه در مارکهایی که مخاطبان قدیمی را هدف قرار میدهند یا محصولات و خدماتی را ارائه میدهند که مناسب خریدهای ناگهانی نیست، رایج است. همه چیز بستگی به اهداف شرکت شما دارد.
بازاریابی با پرداخت کلیک
Pay-per-click یا PPC ، درج آگهی در یک پلتفرم و پرداخت هر بار که کسی روی آن کلیک می کند، پرداخت میشود.
نحوه و زمان مشاهده تبلیغات توسط افراد کمی پیچیدهتر است. هنگامی که یک نقطه در صفحه نتایج موتورهای جستجو، که همچنین به عنوان SERP شناخته میشود، در دسترس باشد، موتور آن نقطه را با آنچه در اصل یک حراج فوری است پر می کند. یک الگوریتم بر اساس عوامل متعددی تبلیغ موجود را اولویت بندی میکند، از جمله:
کیفیت تبلیغات
ارتباط کلمات کلیدی
کیفیت صفحه فرود
مبلغ پیشنهاد
هر کمپین PPC دارای یک یا چند اقدام هدف است که بینندگان باید پس از کلیک روی آگهی آنها را انجام دهند. این اقدامات به عنوان تبدیل شناخته میشوند و میتوانند معاملهای یا غیر معاملهای باشند. خرید یک تبدیل است، اما ثبت نام در خبرنامه یا تماس با دفتر خانه شما نیز همینطور است.
هر آنچه را که به عنوان تبدیل هدف خود انتخاب میکنید، می توانید آنها را از طریق پلتفرم انتخابی خود پیگیری کنید تا ببینید عملکرد کمپین شما چگونه است.
بازاریابی وابسته
بازاریابی وابسته به کسی اجازه میدهد با تبلیغ کسب و کار شخص دیگری درآمد کسب کند. شما میتوانید یا مروج باشید یا شغلی داشته باشید که با ترویج کننده همکاری میکند، اما روند در هر دو مورد یکسان است.
با استفاده از مدل تقسیم درآمد کار میکنید. اگر شما وابسته هستید، هر بار که شخصی کالایی را که تبلیغ میکنید خریداری میکند، کمیسیون دریافت میکنید. اگر تاجر هستید، به ازای هر فروش که به شما کمک میکند به شرکت وابسته پرداخت میکنید.
برخی از بازاریابان وابسته محصولات یک شرکت را بررسی میکنند، شاید در وبلاگ یا سایر سایتهای شخص ثالث. دیگران با چندین بازرگان رابطه دارند.
چه بخواهید وابسته باشید یا یکی را پیدا کنید، اولین قدم این است که با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید. میتوانید از پلتفرمی استفاده کنید که برای اتصال شرکتهای وابسته به خرده فروشان طراحی شده است، یا میتوانید یک برنامه تک خرده فروش را شروع یا به آن بپیوندید.
اگر خرده فروش هستید و مستقیماً با شرکتهای وابسته کار میکنید، کارهای زیادی میتوانید انجام دهید تا برنامه شما برای تبلیغ کنندگان بالقوه جذاب باشد. شما باید ابزارهایی را که برای موفقیت نیاز دارند به آن شرکتهای وابسته ارائه دهید. که شامل مشوقهایی برای نتایج عالی و همچنین پشتیبانی بازاریابی و مواد از پیش ساخته شده است.
تبلیغات بومی
تبلیغات بومی در حال تغییر بازاریابی است. هدف آن این است که با محتوای اطراف خود ترکیب شود تا به عنوان تبلیغات آشکارا نمایش داده نشود.
تبلیغات بومی برای مصرف کنندگان امروزی ایجاد شد، آنهایی که علاقهای به تبلیغ نداشتند. بسیاری از مصرف کنندگان با دانستن این که خالق یک تبلیغ برای اجرای آن هزینه میپردازد، به این نتیجه میرسند که تبلیغات مغرضانه است و در نتیجه آن را نادیده میگیرند.
تبلیغات بومی با ارائه اطلاعات یا سرگرمی قبل از اینکه به تبلیغاتی برسد، این سوگیری را دور میزند و جنبه “تبلیغ” را کم اهمیت جلوه میدهد.
مهم است که همیشه تبلیغات بومی خود را به وضوح برچسب گذاری کنید. از کلماتی مانند “تبلیغ” یا “حمایت” استفاده کنید. اگر این شاخصها پنهان شوند، ممکن است خوانندگان زمان قابل توجهی را صرف تعامل با محتوا کنند قبل از اینکه متوجه تبلیغات آن شوند.
وقتی مصرف کنندگان شما دقیقاً بدانند چه چیزی دریافت میکنند، احساس بهتری نسبت به محتوای شما و نام تجاری شما خواهند داشت. تبلیغات بومی کمتر از تبلیغات سنتی مزاحم هستند، اما فریبنده نیستند.
اتوماسیون بازاریابی
اتوماسیون بازاریابی از نرم افزار برای تقویت کمپینهای بازاریابی دیجیتال، بهبود کارایی و ارتباط تبلیغات استفاده میکند.
طبق آمار:
۹۰ درصد از مصرف کنندگان آمریکایی شخصی سازی را “بسیار” یا “تا حدودی” جذاب میدانند.
۸۱ درصد مصرف کنندگان دوست دارند مارکهایی که با آنها در ارتباط هستند آنها را بهتر بشناسند.
۷۷ درصد از شرکت ها به ارزش شخصی سازی در زمان واقعی اعتقاد دارند، اما ۶۰ درصد با آن مبارزه میکنند.
اتوماسیون بازاریابی به شرکت ها این امکان را میدهد تا از انتظار شخصی سازی پیروی کنند. که اجازه میدهد تا مارکها بتوانند کارهای زیر را انجام دهند:
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مصرف کننده
طراحی کمپین های بازاریابی هدفمند
ارسال پیام های بازاریابی در زمان مناسب برای مخاطبان مناسب
بسیاری از ابزارهای اتوماسیون بازاریابی از مشارکت احتمالی (یا عدم وجود آن) با یک پیام خاص برای تعیین زمان و نحوه دستیابی بعدی استفاده میکنند. این سطح از سفارشی سازی در زمان واقعی به این معنی است که شما میتوانید به طور موثر یک استراتژی بازاریابی شخصی برای هر مشتری بدون هیچ گونه سرمایه گذاری زمان اضافی ایجاد کنید.
بازاریابی ایمیلی
مفهوم بازاریابی ایمیلی ساده است – شما یک پیام تبلیغاتی ارسال میکنید و امیدوارید مشتری احتمالی شما روی آن کلیک کند. با این حال، اجرا بسیار پیچیدهتر است. اول از همه، شما باید مطمئن شوید که ایمیلهای شما به مقصد میرسند. این بدان معناست که یک لیست opt-in دارید که موارد زیر را انجام میدهد:
محتوا را هم در قسمت اصلی و هم در موضوع شخصی سازی میکند.
مشخص میکند که مشترکین چه نوع ایمیلهایی دریافت خواهند کرد.
یک گزینه لغو اشتراک واضح ارائه میدهد.
هر دو ایمیل معاملاتی و تبلیغاتی را ادغام میکند.
شما میخواهید مشتریان احتمالی شما کمپین خود را به عنوان یک سرویس ارزشمند ببینند، نه فقط به عنوان یک ابزار تبلیغاتی.
بازاریابی ایمیلی به تنهایی یک تکنیک اثبات شده و موثر است: ۸۹ درصد از متخصصان مورد بررسی از آن به عنوان موثرترین مولد خود نام بردند. اگر از تکنیک های دیگر مانند اتوماسیون بازاریابی استفاده کنید، که به شما امکان میدهد ایمیلهای خود را تقسیم بندی و برنامه ریزی کنید تا بتواند به طور موثرتر نیازهای مشتری شما را برآورده کند، حتی بهتر خواهد بود.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی بر آن شد تا به بررسی دیجیتال مارکتینگ بپردازیم. هر چند این هزار تو بیش از هزار تو دارد، ولی سعی کردیم اشارهای اندک به این توها داشته باشیم. لذا در این بررسی حتما سوالاتی برای شما نیز پیش آمده است. پس دوست داریم سوالات شما را بدانیم و پاسخ دهیم. پس با املاک پلاس همراه باشید.