شما اینجا هستید

بورس » علل تداوم خروج سرمایه از بازار بورس چیست؟
گروه : بورس

اقتصاد۲۴- اصل اول در سرمایه‌گذاری، «حفظ سرمایه» است. اصل دوم، «نقدشوندگی» است که اهمیت حیاتی دارد. از منظر مالی رفتاری، انسان‌ها برخلاف تصور رایج، عقلایی تصمیم نمی‌گیرند. مطالعات نشان می‌دهد که احساسات، به ویژه ترس و طمع، نقش اساسی در تصمیم‌گیری‌ها دارند. بر اساس پژوهش ها، ترس چهار برابر طمع اثرگذارتر است؛ مساله‌ای که این روز‌ها در سایه اخبار جنگ و فضای عدم اطمینان کاملا مشهود است. ترس، فضای روانی بازار را در بر گرفته و حساسیت به اخبار منفی را چند برابر کرده است.

تجربه سال ۱۳۹۹ نیز گویای آن است که در دوره‌ای که بازار در حال رشد بود، فعالان از ریسک‌ها چشم پوشی می‌کردند و حتی زمانی که نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار تا سطح ۳۷ بالا رفت، همچنان خرید‌ها ادامه یافت. در آن زمان، مردم با توجیه هایی، چون «ارزش جایگزینی» یا «تجدید ارزیابی»، خود را قانع می‌کردند. اما این روز‌ها شرایط معکوس است؛ همه چیز از منظر ریسک دیده می‌شود و نه فرصت.

در میان ریسک‌های فعلی، ریسک سیاست‌های دولت بیش از همه چشمگیر است: فروش گسترده اوراق در سال‌های گذشته که خون بازار را مکیده، بحث افزایش نرخ انرژی و برق که بسیاری از صنایع بزرگ را در آستانه بحران قرار داده، و افزایش مالیات‌ها و عوارض که سودسازی شرکت‌ها را کاهش داده‌اند. به این‌ها اضافه کنید تصمیمات شبانه، بی ثباتی در قوانین، و ساختار معیوب بازار که تنها حدود ۲۰‌درصد سهام آن شناور است؛ از این مقدار نیز بخش بزرگی در دست شرکت‌های دولتی است. از سوی دیگر، نگاهی به حجم فعالیت کد‌های بورسی نشان می‌دهد که در اوج سال ۹۹، میانگین ارزش معاملات هر کد بورسی بیش از صد میلیون تومان بود؛ اما اکنون این عدد به محدوده ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان کاهش یافته است.

اعتماد از دست رفته، نقدشوندگی محدود

مشکل اصلی بازار، اما اعتماد ازدست رفته و عمق کم آن است. صف‌های خرید و فروش که به ظاهر شاخص قیمت هستند، در عمل گمراه کننده‌اند. یک نفر با پول اندک می‌تواند صف خرید بسازد و قیمت را بالا ببرد؛ پس از آن، با فروش همان سهم، به سادگی بازار را منفی می‌کند. این نوع از سازوکار، فاقد قابلیت نقدشوندگی واقعی است. از نگاه تحلیلگران، دولت نیز در مدیریت انواع ریسک‌ها عملکرد قابل دفاعی نداشته است. ریسک هایی، چون ریسک پنهان، ریسک نمایان، و ریسک در سطح تهدید، باید به شکل‌های مختلف مدیریت شوند. ریسک چهارم ریسک فعال است که مانند شرایط به وجود آمده اخیر، دولت باید بازار را متوقف کند. در هفته دوم جنگ معاملات صندوق درآمد ثابت و صندوق‌های کالایی بازگشایی شدند و با بازگشایی درآمدثابت ها، به ازای روز‌های تعطیل سود پرداخت نشد و این اتفاقات، به صورت زنجیره وار اعتماد به بازار سرمایه را کاهش دادند.


بیشتر بخوانید:رشد شاخص بورس در سایه بی‌اعتمادی؛ چرا سرمایه‌گذاران همچنان بی‌اعتمادند؟/ در نبود چشم‌انداز مثبت نباید انتظار رشد داشت


راهکار چیست؟ اگر قرار باشد بازار در سطحی قابل قبول حفظ شود، دیگر با برگزاری جلسه و وعده حمایت نمی‌توان کاری کرد. لازم است حمایت واقعی صورت گیرد. بازار امروز در سطوح ارزندگی قرار دارد، اما این فقط زمانی معنا دارد که سرمایه‌گذار احساس امنیت کند.

در کنار این، موضوع کمتر مورد توجه، اما مهم مانند صندوق‌های اهرمی مطرح است. بخشی از این صندوق‌ها در شرایط عادی سود ثابتی به سرمایه‌گذاران می‌دهند؛ اما در زمان‌های بحرانی، به ویژه در شرایط جنگ، سرمایه‌گذاران تمایل به خروج دارند. در این شرایط، مدیر صندوق ناگزیر است دست به فروش بزند و همین مساله فشار زیادی بر بازار وارد می‌کند. تجربه آذر سال گذشته نشان داد که اگر این صندوق‌ها به موقع مدیریت نمی‌شدند، می‌توانستند به مرز صفر شدن هم برسد؛ چرا که در حال حاضر بیش از ۳۶‌درصد تامین مالی از طریق این ابزار‌ها انجام می‌شود. در حالی که نرخ‌های تامین مالی به حدود ۴۵ تا ۴۶‌درصد رسیده‌اند، بازار نمی‌تواند در چنین سطحی با این نرخ‌ها رقابت کند. یکی از اشتباهات سیاستگذاران بورسی این است که سواد مالی در دستور کار قرار نگرفته است. این در حالی است که در بسیاری از کشور‌های دنیا، بدون تحصیلات مالی نمی‌توانند مستقیما وارد بازار سرمایه شوند، در ایران، صدور بی رویه کد بورسی، بدون ملاحظات تخصصی، به نوسانات غیرمنطقی و نااطمینانی گسترده منجر شده است.

منبع: دنیای اقتصاد

Source link

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبرگزاری املاکداران | خبرگزاری رسمی املاک و ساختمان