شما اینجا هستید

اقتصاد ایران » بودجه‌هایی که خرج مردم نمی‌شود؛ روایت یک بحران مزمن/ رمزگشایی از اشاره صریح رئیس جمهوری؛ نهاد‌های بودجه خوار کدامند؟

اقتصاد۲۴- «کارمان شده فقط به یک مشت بنیاد و سازمان‌های الکی که به هیچ دردی نمی‌خورند پول بدهیم. به‌شان گفتم آقایان این بساط باید جمع شود.» این جمله صریح مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، در روز خبرنگار، مثل زنگ بیدارباشی بود که یکی از عمیق‌ترین زخم‌های اقتصاد ایران را دوباره یادآوری کرد: زخمی به نام بودجه‌خواران بی‌خروجی. نهاد‌هایی که نه کارنامه‌ای روشن دارند، نه پاسخگوی افکار عمومی‌اند و نه دستاورد ملموسی برای زندگی مردم.

شاید اکنون باید اذعان داشت که یکی از صریح‌ترین سخنان رئیس‌جمهور در نشستی که چندی پیش با اصحاب رسانه در روز خبرنگار داشت، انتقادی بود که به شیوه تخصیص بودجه وارد کرد و گفت: «تا دلت بخواهد موسسات و بنیاد‌هایی داریم که هیچ بروندادی ندارند و پول به اینها می‌دهیم، خب چرا باید به اینها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمی‌توانیم تأمین کنیم؟»

حقیقت این است که جملاتی که رئیس جمهور به کار برد دیگر نه صرفاً گلایه، که هشدار به یک آفت ساختاری در نظام بودجه‌ریزی ایران است؛ آفتی که سال‌هاست منابع کشور را به سمت نهاد‌های ناکارآمد سوق داده و فرصت توسعه و بهبود زندگی مردم را از بین برده است.

به گزارش اقتصاد ۲۴، اکنون دیگر سال‌هاست که بخشی از بودجه کشور، به جای آن که موتور محرکی برای توسعه و رفاه عمومی باشد، به حیات خلوت صد‌ها بنیاد و سازمان تبدیل شده است؛ بنیاد‌هایی با نام‌های پرطمطراق فرهنگی، اجتماعی یا مذهبی که از جیب مردم ارتزاق می‌کنند، اما سهمی در بهبود کیفیت زندگی آنان ندارند.

کسری بودجه؛ زخمی قدیمی که هر سال عمیق‌تر می‌شود

بحران کسری بودجه دیگر برای اقتصاد ایران یک استثنا نیست، یک قاعده تکرارشونده است. به گزارش اقتصاد ۲۴ اخیرا مدنی زاده، وزیر اقتصاد اعلام کرده کسری بودجه سال جاری به حدود ۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده؛ یعنی درآمد‌های دولت توان پوشش هزینه‌ها را ندارد و این شکاف یا با چاپ پول و تورم پر می‌شود یا با بدهی‌های سنگین به نسل‌های بعد.

چنان که علی قنبری، اقتصاددان، در تحلیل این وضعیت می‌گوید: «کسری بودجه فقط یک عدد خشک در جداول نیست؛ معنایش کاهش رفاه اجتماعی، سقوط ارزش پول ملی و انتقال بار مشکلات به آینده است.»

حقیقت این است که کسری بودجه ۸ هزار میلیارد تومانی، به یکی از جدی‌ترین چالش‌های مالی کشور تبدیل شده است. این رقم به ظاهر عددی در جداول بودجه‌ای است، اما در عمل معنایی فراتر دارد؛ یعنی شکاف میان درآمد‌ها و هزینه‌هایی که دولت برای آن تعهد داده است. این کسری در نهایت از جیب مردم پرداخت می‌شود، چه به شکل تورم و کاهش قدرت خرید و چه به صورت افزایش بدهی‌های دولت که بار آن بر دوش نسل‌های بعد خواهد بود.

چنان که قنبری نیز تصریح دارد که «وزیر اقتصادی که مسئولیت می‌پذیرد، نمی‌تواند صرفاً مشکلات را فهرست کند و از وضعیت دشوار سخن بگوید. مردم و فعالان اقتصادی انتظار دارند برنامه‌ای شفاف برای مدیریت چنین کسری بزرگی ارائه شود. راهکار‌ها پیچیده یا دست‌نیافتنی نیستند، اما اجرای آنها نیازمند شجاعت و اراده سیاسی است. نخستین گام، کاهش هزینه‌های جاری دولت است. در حال حاضر بخش عمده بودجه عمومی به جای سرمایه‌گذاری و تولید، صرف پرداخت حقوق و هزینه‌های روزمره می‌شود. همین ساختار متورم اداری باعث شده حتی زمانی که درآمد‌ها کاهش می‌یابد، تعهدات دولت ثابت بماند و شکاف کسری هر سال بیشتر شود.»

مهدی پازوکی، اقتصاددان نیز در گفت‌وگویی تأکید کرده که «وقتی بخش بزرگی از بودجه عمومی صرف حقوق و هزینه‌های جاری می‌شود، و نه سرمایه‌گذاری و تولید، نتیجه‌ای جز کسری و رکود ندارد. متورم بودن ساختار اداری، یکی از ریشه‌های اصلی کسری است.»


بیشتر بخوانید: برچیدن بساط به‌دردنخور‌های بودجه خوار/ نقد صریح رئیس‌جمهور به بودجه‌خواری یک مشت بنیاد و سازمان الکی


این اقتصاددان پیش از این نیز تاکید داشته که «نظام تصمیم گیری کلان کشور باید این موضوع را درک کرده و بپذیرد که کسری بودجه منتهی به افزایش نقدینگی، افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و در نهایت، کاهش رفاه اجتماعی می‌شود. بودجه بسیاری از بخش‌ها و نهاد‌ها قابل کاهش است. برای مثال، مجلس شورای اسلامی بالاترین رشد بودجه را بین لایحه دولت و قانون بودجه ۱۴۰۴، به خود اختصاص داده است. از دید من می‌شد حداقل ۵۰ درصد این میزان را کاهش داد. در وزارت کشور یک نهادی داریم به عنوان معاونت اجتماعی. پس وظیفه بهزیستی چیست؟ اگر قرار باشد معاونت اجتماعی هزینه و بودجه جدا داشته باشد، پس یعنی وزارت کشور مسئول بهزیستی است؟ کمیته امداد هم که یک بخش جدا است. چرا برای هر موضوعی چند نهاد موازی داریم … همچنین بودجه بسیاری از نهاد‌ها قابلیت کاهش دارد. بسیاری از نهاد‌ها خود، درآمد دارند و می‌توانند هزینه‌های خود را از محل درآمد‌ها تامین کنند و اصلا نیازی به بودجه جداگانه نیست؛ اما نظام تصمیم‌گیری کشور باید کمک کند.»

به بیان ساده مساله بحرانی در بودجه‌ریزی کشور یکی همین است که کسری بودجه ایران یعنی مردم هر سال فقیرتر می‌شوند؛ یا از مسیر تورم و گرانی، یا از طریق بدهی‌های دولتی که دیر یا زود گریبان آنها را می‌گیرد.

واکنش‌ها به سخنان رئیس‌جمهور

اما اظهارات پزشکیان بازتاب گسترده‌ای در میان تحلیلگران داشت.  احمد زیدآبادی، فعال سیاسی، نوشت: «بزرگ‌ترین مانع اصلاح، مافیایی است که از همین بودجه‌ها تغذیه می‌کند. هر بار هم برای دفاع از آنها به مقدسات و ارزش‌ها متوسل می‌شوند.»

کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز سخنان رئیس‌جمهور را نشانه‌ای از شجاعت دانستند. یکی نوشت: «شجاعت پزشکیان در حذف بودجه بنیاد‌های مفت‌خور ستودنی است؛ اما باید دید این حرف‌ها به عمل هم می‌رسد یا نه.»

به گزارش اقتصاد ۲۴، اما حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین ایران، اما توصیه‌ای وارونه کرد و ضمن اشاره به قدرت موسسات اصطلاحا بودجه‌خوار، از پزشکیان خواست سمت آنها نرود. آشنا در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «‏به رئیس جمهور محترم پیشنهاد می‌کنم مسیر حذف بودجه‌های بنیاد‌ها و موسسات و قرارگاه‌ها و مجمع‌ها و … را دنبال نکنند. لطفاً از تجربه هفتمین رئیس‌جمهور و مشاورش که از این حرف‌ها زدند، عبرت بگیرید.»

بودجه‌خواران؛ سازمان‌های بی‌خروجی، پرهزینه

اما پرسش کلیدی این است که این همه هزینه دقیقاً کجا می‌رود؟ پاسخ را باید در همان نهاد‌ها و بنیاد‌هایی جست‌و‌جو کرد که پزشکیان به آنها اشاره کرد.

ده‌ها و بلکه صد‌ها نهاد و مؤسسه فرهنگی، مذهبی و اجتماعی در ایران وجود دارند که سهم ثابتی از بودجه عمومی دارند. این نهاد‌ها معمولاً ویژگی‌های مشترکی دارند:
بودجه تضمینی بدون ارزیابی سالانه
عدم شفافیت مالی و نبود گزارش عملکرد عمومی
موازی‌کاری با سایر دستگاه‌ها
مصونیت از نظارت جدی دیوان محاسبات یا رسانه‌ها

مساله این است که در عمل، این نهاد‌ها میلیارد‌ها تومان از منابع عمومی را می‌بلعند، بدون آن که خروجی آنها در زندگی مردم ملموس باشد.

مصادیق نهاد‌های بودجه‌خوار

یک مرور بر لایحه بودجه ۱۴۰۴ نیز نشان می‌دهد که برخی نهاد‌های خاص همچنان سهم کلان دریافت می‌کنند:
سازمان صداوسیما با بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه، در حالی که خود درآمد تبلیغاتی هنگفت دارد.
شورای عالی حوزه‌های علمیه با بودجه‌ای بیش از ۷ هزار میلیارد تومان.
آستان حضرت امام خمینی (ره) با بیش از ۲۱۰ میلیارد تومان.


بیشتر بخوانید: بار کسری ۵۵۶ هزار میلیاردی دولت رئیسی روی دوش دولت چهاردهم


برخی از مهم‌ترین نهاد‌ها و بنیاد‌های فرهنگی و مذهبی که بودجه دولتی دریافت می‌کنند نیز شامل موارد زیر هستند:
سازمان تبلیغات اسلامی و زیرمجموعه‌های آن، مانند مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، حوزه هنری انقلاب اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و …
شورایعالی سیاست‌گذاری ائمه جمعه
ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
فرهنگستان هنر
فرهنگستان علوم
مؤسسه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)
موسسه پرسش، سروش مولانا
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس (وابسته به ستاد کل نیرو‌های مسلح)
بنیاد ایران‌شناسی (Iranology Foundation)، وابسته به نهاد ریاست‌جمهوری
بنیاد نخبگان (پشتیبانی از نخبگان علمی و هنری)
بنیاد سعدی (بنیاد فرهنگی که به ترویج زبان فارسی می‌پردازد)

این فهرست، اما تنها نوک کوه یخ است؛ صد‌ها نهاد دیگر با عناوین پژوهشی، فرهنگی یا اجتماعی سهم‌های ثابت و تضمینی از بودجه می‌گیرند. بسیاری از آنها خود درآمد دارند و می‌توانند مستقل اداره شوند، اما همچنان به منابع عمومی وابسته‌اند.

نهادهایی با بیشترین بودجه تخصیصی در لایحه بودجه ۱۴۰۴

نهاد / سازمان

بودجه پیشنهادی در سال ۱۴۰۴ (تومان)

توضیحات

 

سازمان صداوسیما

حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان

بیشترین مصرف‌کننده بودجه فرهنگی؛ بودجه‌ای معادل مجموع چند وزارتخانه 

 

شورای عالی حوزه‌های علمیه

حدود ۷ هزار میلیارد تومان

نهاد کلیدی در بودجه فرهنگی-مذهبی

 

  سازمان تبلیغات اسلامی

حدود ۵ هزار میلیارد تومان

برای ترویج نماز و ارزش‌های تشیع

 

آستان مقدس حضرت امام (ره)

حدود ۲۱۰ میلیارد تومان

از نهادهای ویژه بودجه‌گیر

 

بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس

حدود ۷۶۵ میلیارد تومان

در حوزه دفاع مقدس و فرهنگی

 

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی

حدود ۹۵۸ میلیارد تومان

یکی از نهادهای مقررات‌گذار فرهنگی

 

مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره)

حدود ۴۵۰ میلیارد تومان

موسسه آموزشی داخل ساختار بنیادها

 

شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی

حدود ۳۱۲ میلیارد تومان

مسئول هماهنگی تبلیغات عمومی

 

ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر

حدود ۲۴۴ میلیارد تومان

فعالیت در حوزه اجتماعی-مذهبی

 

کتابخانه مجلس

حدود ۲۱۴ میلیارد تومان

یکی از نهادهای فرهنگی زیرمجموعه مجلس

 

ناترازی ویرانگر بودجه و بیمارستانی که ساخته نمی‌شود

این مدل از بودجه‌ریزی نیز اکنون در حالی رخ می‌دهد که هر ریال بودجه‌ای که به این نهاد‌ها داده می‌شود، در حقیقت خدمات عمومی از دست رفته است؛ یعنی بیمارستانی که می‌توانست ساخته شود، ساخته نمی‌شود و کلاس درسی که می‌توانست تجهیز شود، تجهیز نمی‌شود و شغلی که می‌توانست ایجاد شود، ایجاد نمی‌شود. به تعبیر اقتصاددانان، این همان هزینه فرصت است و در ایران، هزینه فرصت بودجه‌های بی‌ثمر چیزی جز معیشت مردم نیست.

در واقع زمانی که میلیارد‌ها تومان بودجه به این سازمان‌ها تزریق می‌شود، نتیجه‌اش تنها یک چیز است: کاهش سهم مردم. همان بودجه‌ای که می‌توانست صرف بهبود وضعیت آموزش، سلامت، اشتغال و مسکن شود، در چرخه‌ای معیوب بلعیده می‌شود. در شرایطی که تورم و فشار اقتصادی کمر خانواده‌ها را خم کرده، این بی‌عدالتی بودجه‌ای به معنای مستقیم فدا شدن معیشت مردم است.

به گزارش اقتصاد ۲۴، سؤال اساسی اینجاست که چرا هم چنان با وجود هشدار‌های متعدد کارشناسان و حتی مقامات رسمی، این چرخه معیوب اصلاح نمی‌شود؟ پاسخ را باید در دو عامل جست‌و‌جو کرد: اول، فقدان بودجه‌ریزی عملیاتی به این معنا که در ایران، بودجه نه بر اساس عملکرد و کارآمدی، بلکه بر اساس سابقه و رانت توزیع می‌شود.

دوم، نبود نظام نظارت و ارزیابی شفاف، به این معنا که بسیاری از این نهاد‌ها عملاً از حساب‌کشی عمومی مصون‌اند. بودجه دریافت می‌کنند، اما گزارشی از میزان اثربخشی ارائه نمی‌دهند.

این وضعیت، به مرور زمان به یک «حق طبیعی» برای برخی نهاد‌ها تبدیل شده است؛ حقی که هیچ‌کس جرات بازنگری در آن را ندارد.

بودجه نهادهای خاص

 شجاعت سیاسی، کلید اصلاح بودجه

به گزارش اقتصاد ۲۴، راه عبور از این وضعیت روشن است، اما نیازمند اراده‌ای آهنین است. شاید حتی راه عبور همان است که پزشکیان بر آن تأکید کرد «تخصیص بودجه بر مبنای عملکرد و خروجی واقعی».
این یعنی هر نهادی که کارآمد نیست، بودجه‌اش کاهش یا حذف شود؛ شفافیت بودجه‌ای به یک اصل غیرقابل مذاکره تبدیل شده و مردم بدانند پول مالیات و منابع ملی کجا خرج می‌شود.


بیشتر بخوانید: صداوسیما ، سازمانی با بودجه سرسام‌آور و غیرشفاف/ نهادی بودجه‌خوار و پر هزینه که ریزش مخاطبانش بیداد می‌کند


برخی از کارشناسان و اقتصاددانان اصلی‌ترین مسیر‌ها برای رهایی از این بحران را در موارد زیر دسته بندی می‌کنند:

۱. بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد؛ بودجه باید پاداش کارآمدی باشد، نه حق دائمی.

۲. حذف نهاد‌های موازی؛ از وزارتخانه‌ها تا کمیته امداد و بهزیستی، بسیاری از وظایف تکراری است.

۳. شفافیت بودجه‌ای؛ همه نهاد‌ها باید گزارش مالی عمومی منتشر کنند.

۴. تمرکز بر سرمایه‌گذاری و تولید؛ کاهش هزینه‌های جاری و انتقال منابع به آموزش، سلامت و اشتغال.

۵. اصلاح ساختار درآمدی دولت؛ مالیات بر ثروت و فعالیت‌های غیرمولد، و کاهش وابستگی به نفت.

در هر حال باید توجه داشت که نقد صریح رئیس‌جمهور علیه بنیاد‌ها و نهاد‌های بودجه‌خوار می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ بودجه‌ریزی ایران باشد. اما تجربه نشان داده است که تغییر در این ساختار نیازمند شجاعت سیاسی و مقاومت در برابر منافع قدرتمند است. تا زمانی که نهاد‌های بی‌خروجی سهم مردم را از سفره بودجه می‌بلعند، عدالت و رفاه فقط در حد شعار باقی خواهد ماند.

Source link

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

خبرگزاری املاکداران | خبرگزاری رسمی املاک و ساختمان